سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  بعد چهارم
سخت‏ترین گناهان گناهى بود که گناهکار آن را سبک شمارد . [نهج البلاغه]
وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
کل بازدیدهای وبلاگ
4604
بازدیدهای امروز وبلاگ
1
بازدیدهای دیروز وبلاگ
0
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

درباره خودم
بعد چهارم
لوگوی وبلاگ
بعد چهارم
پیوندهای روزانه

خبر نامه تریبون [28]
خبرنامه مستقل دانشجویی دانشگاه مازندران [237]
فیزیکسین های جوان دانشگاه مازندران [23]
کلوب دانشگاه مازندران [84]
کارشناسی تکنولوژی و گروه های درسی [41]
دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل [36]
دانشگاه مازندران [25]
انجمن فیزیکدانان جوان ایران [21]
سازمان انرژی اتمی ایران [31]
[آرشیو(9)]

اوقات شرعی
اشتراک در خبرنامه
 
پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

نویسنده مطالب زیر:   unknown  

عنوان متن اذا الشمس کورت .1. و اذا النجوم انکدرت ...2 شنبه 87 آبان 25  ساعت 5:41 عصر

همانگونه  که مستحضر هستید امروزه بحث انرژی هسته ای و موارد استفاده آن و همچنین تاثیرات سیاسی ای که در روابط بین الملل دارد در زمره داغ ترین و جنجالی ترین مباحث روز جهان قرار گرفته است .

کشور ما که دارای منابع غنی  اورانیوم می باشد ، در سالهای اخیر به ویژه در دوران ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد ، به مدد دانشمندان جوان ایرانی  توانسته است به دست آورد های ارزشمند و غرور آفرینی در زمینه ی فناوری هسته ای دست پیدا کند.

 البته چون در مورد چگونگی و درصد همکاری دولت  روسیه در ساخت تاسیسات و پیشبرد اهداف ایران در دستیابی به این فناوری ، منبع معتبر و قابل اطمینانی در دسترس نیست از سخن گفتن در مورد آن چشم میپوشیم  ولی آنچه اهمیت دارد این است  که  دانش هسته ای  جزو معدود علومیست که در آن از حداکثر پتانسیل علمی  تحصیلکردگان کشور استفاده شده است  و  آنچه  مبرهن است ، پیشرفت روز افزون و  نتیجه ی شگفت آور و تاثیر گذار اعتماد دولت به  دانشمندان ایرانیست ! امید آنکه این تجربه موفق ، زمینه ای شود برای به کار گیری هر چه بیشتر متخصصان واقعی در سایر زمینه های  علوم و فناوری .

با توجه به اهمیتی که دولت  برای این بخش  قائل است ، بدیهیست که بخش قابل توجهی از بودجه ی کشور هر ساله به تقویت زیر ساخت های هسته ای و پیشرفت  این فناوری ، اختصاص داده میشود . با این وجود  عدم  حتی شناخت سطحی عده زیادی از مردم با دانشی که  درصد بالایی از بودجه کشورشان صرف آن میشود و میتواند چنین تاثیرات شگفت انگیزی در بهبود وضعیت  ز ندگی آنها و فرزندانشان داشته باشد جای درنگ و تفکر است!

هدف از این یادداشت کوتاه آشنایی مختصر و مقدماتی خوانندگان، با این فناوری و تاریخچه ی آن میباشد.

 

فلزی که برای این منظور مورد استفاده قرار گرفته  و در ساختار بمب اتمی آن را به کار برده اند ، اورانیوم است که وزن اتمی آن از سایر فلزات بیشتر میباشد . یعنی تعداد الکترون های دور هسته مرکزی  در اتم های آن زیاد است و در نتیجه نیروی حاصله از جدا شدن الکترون های آن هم به مراتب بیشتر خواهد بود .

اورانیوم فلزی است سفید مایل به نقره ای  که در 2550 درجه سانتی گراد ذوب میشود ، اگر با فولاد آن را اصطکاک دهند تولید جرقه های درخشنده مینماید و خیلی شبیه رادیوم است ضمنا نور آن از اجسام دیگر عبور مینماید.

معادن مهم آن در آمریکا ، کانادا و انگلیس وجود دارد . و بدست آوردن و استخراج آن مستلزم گرانترین هزینه ها میباشد.

اورانیوم دارای سه ایزوتوپ(جسمی که از لحاظ شیمیایی با جسم دیگر مشابه است ولی وزن اتمی آن با جسم مزبور مطابقت ندارد ) میباشد که اولی اورانیوم 234 دومی اورانیوم 235 و سومی اورانیوم 238 میباشد و از میان آنها فقط اورانیوم 235 است که در ساختمان بمب اتمی  مورد استفاده قرار میگیرد و باید دانست که از هر هزار اتم  فقط 7 عدد آن ایزوتوپ 235 میباشد  و همین باعث اشکال تهیه بمب اتمی بوده است . در سال 1941 دانشمندان امریکایی توانستند به وسیله  اسپکتروگرامی اورانیوم خالص 235 را بدست آورند . ولی تهیه آن فوق العاده مشکل و گران تمام می شد ، به طوریکه برای تهیه 2 کیلو از آن میبایست 25 هزار نفر کارگر در دو هزار روز کار کنند . ولی بعد ها با تبدیل اورانیوم به پلوتونیوم که دارای وزن اتمی بیشتری است این اشکالات را تا حدی مرتفع کردند.

گفتیم که در هسته مرکزی هر اتم جزء دیگری که فاقد الکتریسیته  است به نام نوترون وجود دارد . در نتیجه تجربیات دانشمندان معلوم شده است که اگر هسته مرکزی را در معرض بمباران نوترونی قرار دهند هسته مزبور به دو جزء تقسیم و دو سه عدد نوترون با سرعت زیادی از آن خارج شده و نیرویی معادل 200 میلیون الکترون ولت انرژی بدست می آید!

و اگر جسم،  اورانیوم باشد این دو سه عدد نوترون داخل هسته اتم دیگر شده و آن را نیز تجزیه نموده و این عمل دور تسلسل پیدا کرده و در اثر آن نیروی دهشتناکی ایجاد میگردد .

یا اگر اتم های یک گرم هیدروژن منفجر شود ، میتوان 200 هزار کیلو وات برق برای مدت یک ساعت بدست آورد . بنابراین اگر بگویند با یک گرم زغال میشود در تمام مدت زمستان شهری به بزرگی نیویورک را  گرم نمود جای تعجب نیست!

پس، از "انفجار اتم" به جای نفت و زغال هم میتوان استفاده کرد . بنابراین روزی خواهد رسید که اینهمه جنگ و بدبختی؟... برای تصرف معادن نفت از میان برود .

در سال 1919 برای اولین بار رادرفورد انگلیسی قواعد متلاشی کردن اتم را کشف کرده بود . در سال 1922  چادویک از قدرت الکتریکی اتم صحبت نموده  و در همین سال در آزمایشگاه کاوندیش اتم های هیدروژن را به وسیله اشعه آلفا که از رادیم خارج میشود ، بمباران و موفق گردیدند هسته مرکزی هیدروژن را با سرعتی خارق العاده که توام با حرارت شدیدی بود ، از اتم هیدروژن خارج نمایند.

البته طرز انفجار اتم اورانیوم فعلا جزو اسرار است ولی به نظر میرسد ، اگر به هسته اتم اورانیوم الکتریسیته مثبت خیلی قوی تر از قدرت الکتریسیته هسته اورانیوم نزدیک کنیم الکترون های آن متلاشی شده و با  نیروی مرکز گرا در اطراف این هسته مرکزی جدید به گردش در خواهند آمد.

یکی دیگر از راههای انفجار اتم متوقف کردن گردش الکترون هاست . برای اولین بار اتم اورانیوم را در معرض 10 میلیون ولت الکتریسیته قرار دادند و حرکت الکترون ها را متوقف و اتم را منفجر نمودند  و در نتیجه حرارتی مساوی با حرارت خورشید به دست آمد.

پروفسور کروگرافت و دالتون موفق شدند ،عمل متلاشی شدن اتم را با وسائل مکانیکی انجام دهند. دستگاههای خورد کننده ی اتم را که خیلی هم قوی بودند ، شخصی به نام لردرانش در ایالت کالیفرنیا تهیه کرده بود که فقط وزن قسمت اصلی آن 225 تن بود!

بالاخره از سال 1939 معتقد بودند که آزاد کردن نیروی  اتم عملی و قابل اجرا میباشد.

در خلال جنگ جهانی دوم، آلمان ها که از مدت ها پیش دم از پیروزی نهایی میزدند ، به اتکاء کشف این راز بود که در نروژ کارخانه هایی به منظور ساختمان بمب اتمی تاسیس نمودند . ولی کماندو های انگلیسی با حملات پی در پی کارخانجات مزبور را منهدم ساختند .

بالاخره اولین بمب اتمی در سال 1945 بر سر هیروشیما و دومی بر سر ناکازاکی افکنده شد و صدها هزار نفر را نابود و شهر ها را ویران کرد و از بین برد.بمبی که بر سر هیروشیما افکنده شد فقط 300/1 کیلوگرم وزن داشته و حاوی یک گرم اورانیوم بوده است!

شکی نیست که بشر امروزی پی به راز عظیم ترین نیروهای طبیعت برده و مثل طفلی است که پشت فرمان یک ماشین عظیم نشسته و دقیقا راه و طریقه به حرکت در آوردن آن را پیدا میکند.چه بسا خطر این را دارد که خود و این ماشین عظیم(کره زمین)را در دره و پرتگاه نیستی انداخته و عده ای را هم از میان ببرد.

انشاء الله در پست های آتی قسمت های جدیدی ازین مطلب و شرح کاملی از "مهمترین آزمایشات هسته ای امریکا و اثرات سوء آنها" را خواهید خواند.

 

 


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   unknown  

عنوان متن یا علی گفتیم و عشق آغاز شد... سه شنبه 87 آبان 14  ساعت 3:32 عصر

سلام

به "بعد چهارم" خوش اومدید.

این اولین نوشته ی من تو این وبلاگه ، امید وارم با گذشت زمان و کسب تجربه بتونم  غنی ترش کنم .

خوب بهتره اول یه معرفی از خودم و وبلاگم داشته باشم ،

بنده متولد مهر 69 ،اهل یکی از شهرای خوشگل خطه شمال و دانشجوی فیزیک (هسته ای) دانشگاه مازندران هستم . بچه که بودم دوس داشتم دکتر شم!!! بعد که بزرگتر شدم فرستادنم رشته ریاضی، می گفتن " بچه  جون حرف گوش کن! تجربی رفتن یه ریسک بزرگه! اومدیم و پزشکی قبول نشدی، میخوای چی کار کنی؟هان؟ حد اقل اگه ریاضی بری  با یه رتبه نجومی n رقمی هم میتونی "خانوم مهندس" شی!!!!"

این شد که خلاصه مام رفتیم ریاضی-"فیزیک" . همه زندگیمونم شد درس و معادلات پیچیده ریاضی و ... چیزایی که هیچکدوم حتی یه اپسیلونم به گروه خونی من نمیخورد!!!

خلاصه تو اون بحران خفگی زیر آوار مسائل خشک و سرد ریاضی(!) یه چیزایی رو این وسطا خیلی دوس داشتم ، خداییش!

یکیش شیمی بود که همیشه به عنوان یه درس به ظاهر اختصاصی ولی تقریبا نا مربوط(!) همراه بچه های ریاضی بود(گفتم نا مربوط چون حتی مهندسای شیمی هم اصلا وارد بحثای تخصصی شیمی نمیشن حالا چه برسه به بقیه شاخه ها!)

یکیشم "فیزیک" بود ... البته فیزیک مدرن!

آره ، من عاشق فیزیک مدرن بودم ، دوس داشتم نظریات و تئوری ها رو بخونم و ساعت ها به یه نقطه خیره شم ودرموردشون فکر کنم . اول درکشون کنم ، بعد تو درستیشون شک کنم !!! مثلا با کمال پررویی از نظریه پلانک ایراد بگیرم!!! یادمه یه بار تو همین ایام کنکور و با وجود زیغ وقت ، یک روز کامل رو فقط در مورد پدیده فوتوالکتریک "فکر کردم" ! این که چطور بهش رسیدن،اینکه حالا چطور میشه تغییرش داد تا به چیزای جدید رسید و... در صورتی که این کار کاملا برای یه کنکوری غیر منطقی به نظر میاد ، نرمالش اینه که دیگه ماکزیمم یه ساعت وقتشو بزاره برا یاد گرفتن فوتو الکتریک و یه ساعتم برای تستاش!ولی عشقه دیگه ... چه میشه کرد!!!

خلاصه ، کنکورم دادیم و شد موقع انتخاب رشته . دوباره فشار اطرافیان شروع شد ! ولی اینبار به طور نامحسوس و غیر مستقیم ! تو قیافه هر کی نیگا میکردی به ظاهر ساکت بود ولی تو دلش داشت اینارو به من میگفت (اینقدربلند که من صدای دلشو میشنیدم!!!!):

فیزیک؟؟؟!! ... بچه جون حرف گوش کن! از خر شیطون بیا پایین!!!اومدیمو نتونستی ادامه تحصیل بدی ، اونوقت میخوای چیکار کنی؟ هان؟ حد اقل اگه مهندسی بری بعد 4سال  میتونی وارد بازار کار شی و ... ولی من ایندفه دیگه تسلیم نشدم(!) جهت رفع عریضه یه سری مهندسیارو که میدونستم قبول نمیشم ، بالا زدم و بعد هم JUST PHYSICS  ...

بعد قبولیمونم دوباره فشار اطرافیان که چرا فیزیک؟؟؟!!!... نگاه ها عوض شد! فقط  به خاطر اینکه چرا خانوم مهندس نشدی و رفتی دنبال علاقت؟!

خوب اگه یه خورده فک کنیم حرفای اطرافیانم نمیتونست دلیل قانع کننده ای باشه واسه منصرف کردن من، چون همونطور که من میدونم و شما هم میدونید ،فرایند وارد شدن به "بازار کار" مخصوصا تو رشته ی تخصصی ، از فتح بخارا و هفت خان رستم هم پیچیده تره !!!به ویژه واسه دخترا!

خلاصه این شد که گفتیم  ما که قرار نیس بریم  سر کار! لاقل بذا دلمون خوش باشه که داریم تو رشته مورد علاقمون درس میخونیم.

البته به نظر من  مهندسین عزیز هم نباید نسبت به پیدا کردن شغل مرتبط با رشتشون در آینده دلسرد شن ... در صورت ادامه تحصیل حد اقل تا مقطع کارشناسی ارشد،  میتونن تو دانشگاه تدریس کنن .

ولی از شوخی گذشته ، همه میدونن که اینا همش کشکه! پارتی داشته باشی ممکنه با دیپلمم استخدامت کنن ولی سر کارت که رفتی هیچ وقت فراموش نکن الان جای کسی رو گرفتی که سالها برای رسیدن به همچین جایی درس خونده اما چه سود؟؟؟!!!

مصداق واقعی حرف من رو میتونید تو بزرگراهها به عینه ببینید!

درسته ، تو بزرگراهها!!!

یه سوال!؟ : چند درصد از مهندسین عمران و راهسازی تو کشور ما بیکارن؟ اگه بگید بیش از 60درصد من تعجب نمیکنم چون واقعیته!

آیا  همه مسئولان نظارت جاده های بین شهری "واقعا" مهندسین عمران هستن؟

(تا کید میکنم ، من منظورم به همه راهها ی بین شهری نیست ، بعضی جاهارو میگم)

"سرعت گیر" (!) وسط بزرگراهی که حد اقل سرعت مجازش تو لاین اضطراری 80 الی 90 تاست ،به نظر شما چه معنی ای میتونه داشته باشه؟ خوب میشه به جرات گفت نقش گلابی رو ایفا میکنه!!! آیا به جز ایجاد تصادف کار مفید دیگه ای هم انجام میده؟!

 

اون آقای مهندس ناظر هم احتمالا مدرک افتخاریشونو به واسطه ی شغل و نفوذ دایی ، عمو ، پدر یا هر کس دیگه ای که ایشونو به این شغل مبارک گماشتند، گرفتن!!!

البته این فقط یه مثال کوچیک بود ولی به نظر من هر کسی با اثبات توانایی هاش میتونه خودشو به کسایی که ارزش وجودشو نادیده میگیرن تحمیل کنه.  

 

خوب بگذریم ، این پست فقط جهت معرفی بود .  انشاءالله در پست های آتی مطالب پربار علمی، آشنایی با نظریات و تئوری های معروف و دوست داشتنی (!) ، اختراعات علمی ، تازه های ایران و جهان و گاها"  نظرات شخصی این حقیر رو خواهید خوند. به امید اینکه با کمک شما خوانندگان محترم این وبلاگ بتونم  برای هر چه پربار تر شدن مطالب تلاش کنم . منتظر نظرات شما هستم .

تا آپ بعدی بـــــــــدرود...

 

 


  نظرات شما  ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

اذا الشمس کورت .1. و اذا النجوم انکدرت ...2
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد...


 

Powered by : پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJ